مادرم دختر زیبایی بود، با قلبی از سنگ. نامزد مادرم آن روزها سگی به او هدیه كرده بود. مادرم درست از آن سگ مراقبت نمیكرد و سگش را همیشه به دیگران میسپرد، درست همان كاری كه سالها بعد با من كرد.
دربارهی كتاب: كتاب پیش رو، داستان زندگی «پاتریك مودیانو» به قلم خود اوست. داستان تنهاییهایش، سختیهای كودكیاش، مادری كه كم گذاشت، پدری كه رهایش كرد و سؤالهایی كه برای همیشه بیجواب ماند. این ...