پیرمرد خاطرات تابستان سال 1914 را تعریف میكند. زمانی كه او در مزرعه كار میكرد و زندگی سختی داشت؛ یكسال پس از آنكه برادرش براثر نیش زنبور مرده بود!
ماجرایی را كه میخواهم برایتان تعریف كنم، در یك روز شنبه اتفاق افتاد. پدرم تا میتوانست از من بیگاری میكشید. تازه كارهایی را هم كه اگر «دن» زنده بود باید انجام میداد، به من محول میكرد. دن ...