داستان درباره مردی 37 است كه از طریق نامه نگاری با زنی تقریبا هم سن خود از شهری دیگر آشنا می شود و قرار است این زن كه ژولیا روسل نام دارد با كشتی بیاید تا با هم ازدواج كنند.ولی وقتی كشتی از راه می رسد...
«لویی دوران»، صاحب كارخانة قهوهسازی، مرد ثروتمندی است كه از طریق ستون همسریابی روزنامه با دختری با نام مستعار «ژولیا» آشنا شده و با او ازدواج میكند. او كه دیوانهوار ژولیا را دوست دارد به پیشنهاد ...