این كتاب گویا، داستان نقاشی درباری و متكبّر است. به روایت یكی از خادمان قصر، پادشاه شیفتهی دختر این نقاش چیرهدست شده است، اما دختر میخواهد عفت خود را حفظ كند. سرانجام روزی پادشاه از نقاش میخواهد پردهای از جهنم را برایش نقاشی كند.
حاكم بزرگ «هوری كاوا» از بزرگترین حاكمان ژاپن است و هیچچیز نمیتواند حضور ذهن او را برهم بزند، جز یك پردهی نقاشی معروف به «پردهی جهنم». این پرده را «یوشی هیده»، نقاش ماهر، كشیده كه مردی است ...