كتاب «مریم بانو» كودكی «مریم سادات موسوی» را اینگونه روایت كرده است: «پنجمین فرزند سید مهدی و صدیقه خانم روزهای خوش كودكی را در روستای لنجرود سپری كرد و قد كشید و همچون دیگر دختران روستا به كار فرشبافی و پخت نان مشغول شد.»
دخترك بازیگوش سید مهدی نزدیك به 13 سال داشت كه خانوادهی محمدرضا به خواستگاری او آمدند. محمدرضا پسر بزرگ صفرخان ثامنی از اهالی همان روستا بود كه از سن 15 سالگی برای اینكه كمكحال خانواده باشد، به ...