در این داستان «كارآگاه مگره» باید به زادگاه خود بازگردد تا از وقوع یك جرم جلوگیری كند. او سالهاست كه به زادگاهش نرفته است. مگره یادداشتی دریافت میكند با این مضمون كه قرار است در یك گردهمایی در روستای زادگاهش جنایتی رخ بدهد.
«سربازرس مگره» در پی نامهای كه از وقوع قتلی خبر میدهد، به دهكدهای به نام «سنت فیاكر»، یعنی زادگاهش، میرود. در پایان مراسم كلیسا، «كنتس سنت فیاكر» روی كتاب دعایش خم شده و میمیرد. علت مرگ را حمله ...