• 4 قطعه
  • 44 دقیقه
  • ارباب فریبكار و همسایه بی آزار

    ارباب طمع‌كاری در روستایی زندگی می‌كرد. همه‌ی مردم روستا، به جز یك نفر، دستشان را جلوی ارباب دراز كرده بودند و از او خواسته‌ای داشتند... .

    اطلاعات تکمیلی

    • نوع متن: تلخیص‌شده
    • ترجمه / اقتباس شنیداری: محمدحسین كیانپور
    • قالب كتاب گویا: روایی
    • تهیه كننده برنامه/نمایش رادیویی: رضوان موسوی
    • تهیه كننده كتاب گویا: فاطمه منشی پور
    • دبیر سرویس: سارا عشقی نیا
    • رده سنی: عمومی
    • صدابردار: اكبر حصاری
    • راوی: محمدرضا سرشار
    • شماره جلد كتاب: 90
    • كلید واژه: اجرای عدالت,بدذاتی,بیگاری,تهیدستی,جبارخان,روستا,زورگویی,قاضی,قصه‌گویی,كفش دزدی,محكمه,نوكر,همسایه
    • نام سریالی(نام طرح مشترك): قصه_ظهر_جمعه
    • منبع: رادیو ایران
    • نوع مرجع (نمایشنامه-نمایش رادیویی - برنامه-كتاب-فیلم): برنامه رادیویی
    • آسیب ها: یاس و ناامیدی
    • ملیت: فارسی
    • داستان: داستان كوتاه
    • پیشنهاد ما: افراد ستمگر و طمع‌كار، با طناب خودشون می‌افتن توی چاه. اونها همیشه دنبال این هستن كه دیگران رو به بیگاری بكشن، اما نمی‌دونن كه سرانجام، انسانیت و عدالت پیروز می‌شه.
    • موضوع اصلی منظومه محتوایی: 132-معارفی/اخلاق مداری/اخلاق اجتماعی(خانواده و جامعه) ,244-فرهنگی/تعلیم و تربیت/کتاب و کتاب خوانی

    ارباب از اینكه می‌دید همسایه‌شان، كاووس، هرگز از او چیزی درخواست نكرده، ناراحت بود. از این رو، جبارخان بدذات تصمیم گرفت كه تنها دارایی آن مرد را، یعنی كفش‌هایش، را بدزدد تا شاید كاووس به این سبب، ...

    اطلاعات بیشتر

    |