صابر یكی از یاغیان ایل، یه جرم قتل رئیس پاسگاه، محكوم به اعدام میشود. او را به پاسگاه منطقه منتقل می كنند تا پس از به اعدام، جنازهاش یك هفته بر چوبهی دار بماند و درس عبرتی شود برای دیگران.
گروهبان شادی برای تهیه گوشت و نان مأموران اعدام صابر، به داخل طایفه میرود و در راه برگشت به دست جاوید (برادرزن صابر) و اسد (خواستگار خواهر صابر) گرفتار میشود. گروهبان از ترس اینكه مبادا مورد ...