این داستان، ماجرای خانوادهای است كه با اولین هجوم دشمن، از اهواز به شوشتر نقل مكان میكنند و در آنجا ساكن میشوند، اما فرزندشان اسماعیل، با این هجرت مخالف است و سعی میكند حداقل پدرش را برای دفاع از شهرشان به اهواز برگرداند.
یك خانوادهی اهوازی با اولین حملههای هوایی رژیم بعث، اهواز را ترك كردند و هر كدام به جایی رفتند. خانوادهی «مشهدی ابراهیم كفاش» به شوشتر رفتند و آنجا زندگی سختی را آغاز كردند. در این بین فرزند خانواده ...