«آقای بوگندو» داستان دختری به نام «كلوی» است. كلوی مادری سختگیر دارد كه میخواهد در انتخابات شركت كند. كلوی با مردی خانهبهدوش به نام آقای بوگندو آشنا میشود؛ در حالی كه مادرش قصد دارد تمام بیخانمانها را از شهر بیرون كند.
دربارهی كتاب «آقای بوگندو» خانهبهدوش بود. او هیچ وقت حمام نمیرفت و لباسهای پاره میپوشید. سگ سیاه كوچولویش، دوشس، همیشه با او بود. اهالی شهر با او خوشرفتاری میكردند و گاهی بدون اینكه با ...