«ترایان ماتیزی» جوانی بود كه برای ادامهی تحصیل خانوادهی خود را ترك كرد، اما اتفاقاتی برایش افتاد كه دیگر نتوانست آنها را ببیند. او راهی سفری شد كه هیچگاه به پایان نرسید و در این سفر چیزهایی آموخت كه باعث تغییر مسیر فكریاش شد.
«ترایان ماتیزی»، شاعر جوان، برای تحصیل در دانشگاه، عازم بخارست پایتخت رومانی میشود. او بهسختی از پدر كشیش و مادر و سه خواهر و تنها برادرش، «نیكلا»، خداحافظی میكند. او تا كنون موفق شده است كه بهعنوان ...