رؤیای میاندار شدن «رضا» با حضور تازهواردی به نام «امیر» در زورخانه نقش بر آب میشود. بعد از این اتفاق، رضا بدون اعتراض زورخانه را ترك میكند، تا اینكه با یك پیشنهاد كاری از سوی امیر مواجه میشود.
رضا كه پیشهاش نقاشی است، این پیشنهاد را قبول میكند. موضوع این طرح، بازسازی چهرهی «شهید ابراهیم هادی» است. «عمو نصرت»، صاحبخانهی امیر، حالش بد میشود و رضا كه به خانهی عمو نصرت رفتهاست، بهصورت ...