«جبز ویلسون»، پیرمرد امانتفروش اهل لندن، برای مشورت دربارهی آگهی عجیب استخدام انجمن سرخمویان، به دیدار شرلوك هولمز و دكتر واتسون میرود.
آقای ویلسون به آنها میگوید كه چند هفته قبل، دستیار جوانش، وینسنت اسپالدینگ، به او اصرار كرده تا به آگهی «انجمن موقرمزها» كه كار پردرآمدی را فقط به متقاضیان مرد با موهای موقرمز پیشنهاد كرده، پاسخ ...