«عاطفه» همسر «حبیب» روز بیستونهم اسفند كلی كار بر سر شوهرش ریخت و حبیب نتوانست مایحتاج عید را از بازارچه بخرد.
آقای شایسته، صاحبخانهی آنها، پایش را توی یك كفش كرد كه باید پول پیش خانه را زیاد كنند. درنتیجه هرچه داشتند و نداشتند را از آنها گرفت و دیگر آنها پولی برای خرید خودرو نداشتند. آنها «بابافرهنگ» ...