لورا به بیماری لاعلاجی دچار شده است. او به همسرش بدبین است و فكر می كند ریچارد به دنبال میراث خانوادگی اوست.
«سامانتا بورگن» و «لورا گرت» دو همكلاس و دوست قدیمیاند. لورا به علت سرطان در بیمارستان بستری است. سامانتا به دیدار او میرود و متوجه میشود كه لورا صندوق امانات بانكش را كه حاوی ارثیهی خانوادگی ...