پسرك، اتاقی را انتخاب كرده كه پنجره دارد؛ تا عابران را ببیند و با آنها حرف بزند.
آمل، پسری بیمار است. او پدر و مادرش را از دست داده و حالا نزد پدرخوانده مهربانش زندگی میكند. آمل بهعلت بیماری نباید در معرض هوای آزاد باشد، اما دلش میخواهد جاهای نادیده را ببیند و از كوهها بالا ...