شاهین و سیامك دزدند. آنها در ایستگاه قطار كوله پشتی یكی از رزمنده های آماده اعزام به جبهه را می دزدند. در حال فرار از آنجا، ناگهان آن رزمنده با آنها برخورد میكند و كولهپشتی اش را از آنها پس می گیرد...
در داستان «كوله پشتی» میشنویم كه: پس از بازگرداندن كوله پشتی، آن رزمنده از امانتی داخل كوله پشتی اش صحبت میكند و سیامك و شاهین تصمیم میگیرند هر طور كه شده كوله پشتی او را بدزدند. آنها برای ...