در بحبوحه ی انقلاب دو پزشك به نام های «مهتاب و یاشار»، فردی به نام «امیرعلی» را كه مجروح شده بود، عمل جراحی می كنند و برای آن كه بیمارشان به دست مأموران نیفتد، با كمك یكدیگر او را از بیمارستان خارج می كنند و ...
«هوشنگ»، پدر مهتاب، كه از وجود امیرعلی در خانه اش نگران بود، این نگرانی را به او انتقال می دهد و از دخترش می خواهد كه او را از خانه خارج كند، اما با مخالفت مهتاب مواجه می شود. از سوی دیگر «كامیاب»، ...