امپراتور كره، سه وزیر دارد؛ اما هر سه مجرد هستند. او از وزیران خود می خواهد دلیل ازدواج نكردنشان را بگویند...
وزیر اول ماجرای زندگی اش را این گونه تعریف میكند: روزی سوار بر كشتی بودیم، در دریا دچار طوفان شدیم، و ناخدا گفت به سبب اینكه همسر تو داخل كشتی است، خدایان بر ما خشم گرفته اند، پس باید او را در آب ...