منصور، پس از انصراف از دانشگاه، به دنبال تأسیس یك شركت ترمیمی و تولیدی قطعات الكترونیكی است؛ اما رابطه ی پدرش (سهراب خان) با او به سبب انصراف او از تحصیلات دانشگاهی، تیره و تار است.
از طرفی منصور با كمك دوستانش و آقای كویری (مسئول پیشین اداره كار) و فریده (دختر آقای كویری)، شركتش را راه اندازی می كند. اولین موفقیت آنها بستن قرارداد با یك شركت معروف آلمانی است. سهراب خان تصمیم ...