مردی میانسال با ظاهری محترم و آبرومند در یك پاساژ در كام تمساحی فرو می رود و در كمال شگفتی زنده می ماند. او از داخل شكم تمساح شروع به صحبت می كند و ...
«در سیزدهم ژانویه امسال (1865)، نیم ساعت بعد از ظهر، النا ایوانوونا، همسر دوست فرهیختهام، ایوان ماتویچ كه هم همكار هستیم و هم نسبت دوری با من دارد، هوس كرد كه سه نفری به دیدن تمساحی برویم كه این ...