در زمان جنگ جهانی دوم "اِلِن" دوازده سال داشت و به همراه پدر و مادرش در انگلستان زندگی میكرد. پدر او كه رانندهی كامیون بود، در نیوكاسل زخمی شده و مادر به اجبار،الن را به خانم "دایموند" كه در همسایگی آنها بود سپرد تا به نیوكاسل برود...
... الن قرار بود با "ماویز" دوست و همكلاس مدرسهاش ریاضی تمرین كند. او خرگوشی را از مدرسه با خود به خانه آورد و روز بعد تصمیم گرفت خرگوش را برداشته و به نیوكاسل نزد پدر و مادرش برود. در راه ماویز ...