«عطیه و عدنان» زوج جوانی هستند كه مدتی قبل از شروع جنگ ایران و عراق به عقد هم درمیآیند. بعد از مدتی عطیه به خاطر ازدواج خواهر عدنان به عراق میرود، اما بعد از چند روز جنگ شروع میشود و او قادر به بازگشت نمی شود؛ تا اینكه...
«شیخ نعیم» با «عادل فیصل» كه تاجری عراقی است، وارد معامله میشوند و «نعیم»، عادل را به خرمشهر دعوت میكند. در این سفر «عدنان» پسر عادل فیصل به «عطیه» دختر شیخ نعیم علاقمند میشود. بعد از مدتی این ...