آقای راس مورگان به همراه پسرش مَتیو كه همه او را «مَت» صدا می زدند، برای استخراج معادن مس عازم قطب شمال شد. مت در هواپیما برای اولین بار اسكیمویی را دید كه با چوب زیر بغل راه می رفت...
... و پرستاری همراه او بود. بعد از فرود هواپیما، مورگان در آنجا دوستش «چارلی» را دید كه هلی كوپتری داشت و می توانست آنها را به محل استخراج مس ببرد. آنها وسایل را سوار وانتی كردند و در این میان مت، ...