"سلمان" یك روز صبح كه از خواب بیدار شد، متوجه شد صاحب زمین و دارایی پدرش شده است؛ چون پدرش مرده بود! اما ...
"سلمان" از این پس می تونست صبح ها تا هروقت دلش بخواد بخوابه . دیگه مجبور نیست در مزرعه به سختی كار كنه...می تونه یه خونه ی خوب در شهر بخره و از ده به شهر قاهره بره تا از زیبایی هاش لذت ببره...آیا ...