شب شهادت حضرت علی (ع) بود و همه در خانه ی پدربزرگ جمع بودند.
پدربزرگ در شب شهادت حضرت علی (ع) نذری می داد. مردم و همسایه ها شله زرد را می گرفتند و می گفتند: خدا قبول كنه. فاطمه كنار پدربزرگ نشسته بود. پدر بزرگ برای بچه ها قصه ای از زندگی حضرت علی (ع) گفت ...