یك روز آفتابی خانم بزی رفت تا برای بزغاله ی مهربانش علف های تازه و خوشمزه بیاورد.
مامان بزی به بزغاله سفارش كرد تا در را برای غریبه ها باز نكند. بزی هم گفت: چشم مامان بزی. خانم بزی كه رفت حوصله ی بزی سر رفت و تصمیم گرفت برود تا همان دور و بر ها گردش كند ...