عید داشت كم كم به باغچه می رسید.
همه می خواستند لباس نو بخرند. سنجاقك خیلی سرش شلوغ بود. او داشت برای اهالی باغچه لباس می دوخت. كفشدوزك هم برای همه كفش می دوخت. خانم موشه هم می خواست برای موش موشك لباس و كفش عید بخرد ...