ریحانه كوچولو مشغول بازی بودكه سر و صدایی بلند شد.
خانوم همسایه كلیدش را در خانه جا گذاشته بود. همه می خواستند در خانه را باز كنند ولی نتوانستند. خانم همسایه خرید هایش را در خانه ی ریحانه و مادرش گذاشت. یك عالمه میوه و سبزی و یك جعبه ی شیرینی خوشمزه ...