پارسا كوچولو با پدر و مادرش به پارك می رفتند. پاییز از راه رسیده بود و سرد شده بود.
پارسا كوچولو با پدر و مادرش به پارك می رفتند. پاییز از راه رسیده بود و سرد شده بود. زمستان كه شد پارسا از پشت پنجره به پارك نگاه می كرد. چند پرنده دید. او فكر كرد تا برای پرنده ها دانه ببرد ...