زیر زمین یه دونه گرفته بود بهونه
زیر زمین یه دونه گرفته بود بهونه حوصله اش سر اومد از زیر خاك دراومد یهو شنید صدایی صدا ی آشنایی پروانه بود گفت : سلام تو دوست خوبی برام