عطر كلوچه های خاله خانوم تا هفت خانه آن طرف تر می رفت.
خاله خانوم هر بار كه كلوچه های داغ را كنار پنجره می گذاشت، یكی از كلوچه ها كم می شد. ولی خاله خانوم خیلی خوش قلب و مهربان بود و اصلا ناراحت نمی شد ...