- بازدید:7506
- دانلودشده: 703
- شنونده: 8555
حسرت خان و آرزوهایش
در روستایی پیرمرد زحمتكشی زندگی می كرد كه از مال دنیا تنها چند میش و بز داشت. پیرمرد پسری داشت به نام «حسرت» كه از كار كردن فرار می كرد و همیشه چشمش به مال دیگران بود و دلش می خواست بدون اینكه زحمتی بكشد، مالی مُفت و مَجانی نصیبش شود....
كودكان با شنیدن این داستان می آموزند كه حریص و طمعكار نباشند و هیچ گاه به مال دیگران چشم داشتی نداشته باشند.
اطلاعات بیشتر