یه زن و شوهر بودن كه نمی تونستن بچه دار بشن.
اونها كنار مرداب یه نوزاد دیدن كه تك و تنها رها شده و از دیدن اون بچه ناراحت شدن. اون زن و شوهر، تصمیم گرفتن نوزاد رو با خودشون به خونه ببرن. اسم اون بچه رو بوریس گذاشتن. بوریس بزرگ و بزرگ تر ...