تِرمه و سُرمه دوقلو بودند. با چشمانی تیله ای. آنها در دره ای زندگی می كردند. دره ای زیبا.
آنها روزها یكی یكی توی بركه ای كه در دره بود سنگ پرتاب می كردند. تُق تُق تُق. اما یك روز اتفاق بدی افتاد. ترمه ی بیچاره اسیر آب ها شد. ترمه را آب برد. جادوگر ظاهر شد و به سرمه گفت كه می تواند ...