یك روز عمه طاهره به دیدن نیما كوچولو و خانواده اش آمده بود. عمه طاهره یك پسر كوچولو به نام پارسا داشت كه كمی بهانه گیر بود.
در این داستان خانم نشیبا داستانی در مورد غرغرهای بچه ها و بهانه گیری های گاه و بیگاهشون و نحوه برخورد با این واكنش اشاره می كند.