خانم مرغه كه اسمش خانومی بود، كلوچه های خوبی می پخت.
خانومی كلوچه های خوشمزه اش را توی تنور می گذاشت تا بپزد. جوجه ها هم توی مزرعه بازی می كردند. ناگهان همه ی دوستان خانومی از راه رسیدند ...