یك روز عمو دهقان خیلی زودتر از همیشه از خواب بیدار شد. هنوز خروس آواز نخونده بود.
هنوز هوا تاریك بود. عمو دهقان خیلی تعجب كرد. بلند شد و رفت روی تپه و خورشید خانوم را صدا زد ...