ستاره كوچولوی چشمك زن حوصله اش سر رفته بود.
ستاره كوچولو رفت و رفت. ناگهان یك قطره از ابر سفید روی صورتش افتاد و صورتش را خیس كرد. ستاره به ابر گفت: ابر سفید، چرا گریه می كنی؟ ...