روزی روزگاری كشتی گیری بود كه تمام فوت و فن كشتی گیری را بلد بود و از چم و خم این ورزش با ارزش سر در می آورد و خلاصه سری در سرها داشت. این كشتی گیر، غیر قابل پیش بینی بود.
در بین شاگردان پهلوان قصه ی ما شاگردی باهوش و با استعدادی بود كه نظر پهلوان رو به خودش جلب كرده بود. پهلوان كه از هوش و استعداد این شاگرد آگاه شده بود تلاش كرد تا تمام فوت و فن كشتی را به او یاد ...