ننه خورشید و گلبهار خیلی همدیگر را دوست داشتند.
آب خانه تمام شده بود و گلبهار باید پای چشمه می رفت و كوزه را پر از آب می كرد. او كوزه را برداشت و رفت اما كوزه ی گلبهار زمین افتاد و شكست. ولی گلبهار توانست كلی كار خوب انجام دهد تا بتواند برای ...