چشم آبی خیلی خجالتی بود.
او یك فیل كوچولوی خجالتی بود. وقتی به مهمانی می رفتند و یا مهمان به خانه ی آنها می آمد او با كسی حرف نمی زد و پشت پدر و مادرش پنهان می شد. ولی یك روز كه پدر و مادرش با او به مهمانی رفتند اتفاق جالبی ...