سحر می خواست یك دسته گل برای مادرش بگیرد. اما پول نداشت.
آن شب سحر خواب یك پروانه با بال های رنگی دید. پروانه به او گفت: تو می توانی یك دسته گل به مادرت بدهی. ولی سحر به او گفت: من كه پول ندارم. پروانه گفت: به بال های من نگاه كن. مثل یك دسته ی گل ام ...