آقا موشه با همه دوست بود. او گل ها و درخت ها رو هم دوست داشت.
موشی هر روز به درخت سیب جلوی لانه اش آب می داد. گنجشك كوچولو هم می آمد روی درخت و آواز می خواند. یك روز موشی دید كه چند تا از شكوفه های درخت سیب روی زمین افتاده. او خیلی ناراحت شد ...