كتاب «فضانوردها در كوره ی آجرپزی» داستانی از كار سخت و رویاهای دو پسر بچه است كه یكی به بیماری كزار دچار شده.
«سبزعلی»، یكی از پسرای قصه ی ما پاش زخمی می شه و بیماری كزاز می گیره. اون خیلی حالش بده. تب داره و مرتب داره هزیون می گه: «بیبی من رفتم توی كوزه شنا كنم. این قد به من نگو سوسك سیاه! ببین ماهی ...