گلبوته توی یه ده زندگی می كرد. مسعود، برادر كوچولوی گلبوته بود.
مسود داشت به كلاس اول می رفت. او یك مداد قرمز داشت و می خواست با آن بنویسد. هر چه گلبوته به او می گفت كه مداد قرمز برای مشق نوشتن نیست، او باور نمی كرد كه نمی كرد ...