یك رودخانه با چند قایق پایین تر از كوه دشت شقایق صبح است و خورشید می خندد از دور گشته است دنیا روشن از آن نور
یك رودخانه با چند قایق پایین تر از كوه دشت شقایق صبح است و خورشید می خندد از دور گشته است دنیا روشن از آن نور مردی نشیته است قلاب در دست گویا كه از آب ماهی گرفته است میبینم از دور با دیده باز ...