دشت بزرگ تنهای تنها كنار كوه نشسته بود.
نه آهویی، نه سنجابی، نه درختی. فقط چند تا عقرب و مارمولك آنجا زندگی میكردن. دشت بزرگ كه اسمش صحرا بود، دلش یه دوست میخواست... .