كاكلی، خروس پرطلایی، هر روز صبح با صدای قوقولی قوقو مردم را از خواب بیدار میكرد.
مردم روستا با صدای كاكلی بیدار میشدند. یك روز كاكلی، وقتی كه داشت روی دیوار آواز میخواند، پایین افتاد و پایش درد گرفت. او حتی آواز خواندن را فراموش كرد.