ترانه درمورد آمدن فصل بهار و بیكلام همین ترانه
برف سپید نقرهای بر سر من نشسته بود بر لب حوض كوچكم شیشهی یخ شكسته بود كلاغی آمد و شد بر سر شاخهای سوار شد آسمان كوچهمان پر از صدای قارقار صدای در بلند شد كلاغك از شاخه پرید توی ...